دوبلش که دوبله زمان شاهه بازی ام که خوب مارلون براندو و آنتونی کویین! مهمتر از همه وسترنه! جدیدا فهمیدم علاقه شدیدی به وسترنای اون دوران دارم!
من یه مدته دوربین ندارم,الان تقریبا 10
روزه که توی خبرگزاری ایسنا بهم دوربین قرضی دادن و بیشتر دارم اونجا می رم. تجربه
جالبیه,سرو کار داشتن با چیزی به اسم خبر و همنشینی با خبرنگار اونم از نوع دانشجو!دنیای جالبی دارن خبرنگارا,آدمایی که باید ذهن تحلیلگر داشته
باشن و از یک طرف خصوصیات خاص! البته اینجا بیشتر به مسائل بومی رسیدگی می
شه و مثل خیلی چیزای دیگه تحلیل اتفاقات کشور تو تهران مرکزیت داره اما از
طرفی همیشه توجه ویژه به خراسان به خاطر دلایلی که تقریبا واضحه, بوده و
هست و اخبار خبرنگار این ناحیه پیگیری شده,تقریبا به همین دلیلم هست که
روزنامه های قدس و خراسان با اینکه دفتر های مرکزی تو مشهد دارن,در کل
کشور پخش می شن و متقابلا بین یک روزنامه محلی یا کشوری بودن سردرگم موندن!
بهانه ی این حرفا فرداست که روزه خبرنگاره و جالب بودن برخورد با این قشر و دیدن خصوصیاتشون و در عین حال خط قرمز ها حتی تو برخی مسائل بومی.
شبه سنگینیه! خودمم نمی دونم معنیش یعنی چی! ولی یه سکوته خاصیه! یه گربه داد و بیداد می کرد که آدمو یاده هری پاتر می نداخت اونم ساکت شده! الانم فقط صدای فنای تو کیس میاد که زوزه می کشه! هر از گاهیم صدای تلق تلوقه کیبورد که چت می کنم یا اینجا می نویسم!
یهو جو گرفتم قالب و اینطوری تغییر دادم!
بنده خدا ال-وای کلی وقت پیش منو دعوت به بازی کرده بود که فک کنم پشیمون شد از دعوت کردنم.باید یه چیزی حالت دست نوشته می ذاشتیم! منم اینو الان با کلی هنر نور پردازی با چراغ قوه و k510 و فتوشاپ و نیت ایمیج و... تو ظلمات 2 شب گرفتم!
پ.ن: اینو یه چند سالیه رو درو دیوار و .... می کشم! حکم امضارو داره یه چیزی شبیه z زرو!