آخه ماچه؟!

آقا به ما چه که یک دفعه اعلام می کنن همه دانشگاها اول مهر! اصلابه ما چه که بی خود عمر آدما یک ساعت اینوری نشد که اول مهر اونوری شه! عزراییل پس چی کارست؟! آقا اصلا به ما چه اول دانشجو می گیرن بعد بگرد و پیدا کن امکانات! به ما و تو چه "باز میاد بوی خوش مدرسه!" به خودم چه اینارو یک هفته زودتر می گم! آقا به من چه که حجازی هم می تونه سرمربی استقلال باشه هم کاندید ریاست جمهوری! جلو علی دایی ام کم بیاره! من چی کارم که چه گوارا با موتور راه میفته بره که "خاطرات موتورسیکلت"و بسازن! به من چه پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند! بعد تازه به من چه بنزین صدا خفه کن می دن که مستی که درد خواننده ی مرحومه رو دوا نمی کرد درد راننده تاکسیه ام دوا نکنه! ددد آخه آرتوش کوچولو اینا به تو چه! به من چه! من+تو= ماچه!

زیر زمینی!

پاواراتی مرد جاییی که می گن رابط بین مردم و موسیقی جدی مرد! ولی کی به این کارا کار داره وقتی رپ فارسی هست!

" اراذل برین خونهاتون! بازم کلام پیچیده توی کوچه همه غلاف می کنن هرچی خلاف.........!"

از بچه ای که نسبت به عروسک احساسه تعلق داره! تا راننده ای که با وانتش عشق بازی می کنه "بر چشم بد لعنت..."  روابطی که چون یک طرفه ست جالبه! عروسک نسبت به دستی که یک بچه به موهاش می کشه پاسخی نمی ده ولی این کار ادامه پیدا می کنه عروسک مورد محبت قرار می گیره با اینکه بچه می دونه عروسک امکان نداره جوابه دست کشیدن رو صورتش یا بوسشو بده! این رابطه یک طرفه تو قبرستون از همه بیشتر به چشم میاد! وقتی که آدمابعده سالها سره قبرهایی حاضر می شن که احساسات کاملا یک طرفه ست, روابطی که دوطرفش تو دنیایه موجودات سخت به نظر میاد! 

ماجرای آرتوش کوچولو!

آرتوش از بچه گی یادش نمیاد بهش گفته باشن کاریو نکن! چرا یه بار می رفت کلاس کشتی باباش گفت نرو!اونم دلیل داش! .................... تصمیم با خودش بوده پس عواقبشم باخودشه! آرتوش کوچولو چند روزه همه چی و یه جور دیگه نگاه می کنه! حتی خطیای چارابهار! حتی بچه کوچیکای  محلشون که به شوخی داد می زنن چاکره آقا پیمان! به همه می گه بزارین رو حسابه کنجکاوی! نه اینکه نیس! ولی می دونه داره چی کار می کنه! آرتوش کوچولو تقریبا جدی جدی داره می ره!

حس هفتم!

یکی می گفت هر اتفاقی و زیر دندونش تصور می کنه! منم کم کم دارم همونطوری می شم!

محمد پک!

آدم آیس پک باشه! بقیه از سروکوله اعتبارش بالا برن خودشم ککش نگزه

   

مارکو!

جنگل می بینم یاده میرزا می افتم! سره بریده ی میرزا تو فیلم سردار جنگل!جدیدام نوه میرزا که می گن با هیبتی شبیه میرزا اومده تو کاره کامپیوتر! دریام یاده سرندیپیتی! شایدم ریزعلی دلواری!( به هرحال ایرانی قهرمان پروره!منم یک ایرانی!)

شرقم هوتوتو!