دیشب امتحان داخلی علایم رانندگی داشتم.با اینکه کتاب 50000ریالی !!رو لاشو وا نکرده بودم به برکت دوستان به خیر گذشت.البته خود افسر فهمید که خر لخت را پالانشو بر نمی دارند؛ واسه همین پسرهارو آزاد گذاشت. دخترها هم که مثله همیشه درسشون و خونده بودن ولی اگه اون چنتا رو نمی رسوندن همه پسرها از یک طرف افتاده بودن !خدا عمرشون بده.آخ چی میشد کنکور هم اینطوری برگزار میشد؟در فضایی دور از استرس و صمیمی!!.نه اینکه فکر کنی تمام این آدمه دارن سوالا رو مثل بلبل جواب میدن وفقط تویی که......با اینکه خبر داری؛خروار نمک مثقال نمک..همه مثل همن!..
همه به یک اندازه خنگ!