من همینطور نشسته بودم که اولین ابر گنده امسال اومد بالای مشهد و چند ساعتی که موند شروع کرد به باریدن و از اون سمت دیگه احتمالا رفت سمت افغانستان و کشورای شرقی! من هنوز نشسته بودم و یا داشتم به شناسنامه های مردم نگاه می کردم و چک می کردم یا به اون داربستهای لعنتی که از اونور میز معلوم بود خیره شده بودم! فقط به خاطر پولشو قسط دوربینی که خریدم این کاره دانشجویی احمقانه ی ۱۰ ساعت نشستن و توی یک روز رفتم! خدا لعنتت کنه دوربین با اون لنز ۱۸:۵۵ با اینکه حال می کنم باجفتتون!
پولی که از زحمت کشیدن آدم به دست بیاد شیرینه ... حالا می خواد هر کاری باشه یا واسه هر چیزی مصرف شه..مهم اینه که داری زحمت میکشی ..مهم اینه که داری خیلی چیزایی یاد میگیری.. اینم یه تجربس واسه تویی که دوس داری خیلی چیزا رو خودت تجربشون کنی ..... آفرین
تو منو یاد یکی از فامیلام میندازی که اونم شدیدا تو کار عکاسیه!!
راستی اینم وبلاگ منه!